ساعتهای جیبی عتیقه راهآهن، فصلی جذاب در تاریخ ساعتسازی آمریکا را نشان میدهند که هم نوآوری تکنولوژیکی و هم اهمیت تاریخی را در خود جای دادهاند. این ساعتها از روی نیاز متولد شدند، زیرا راهآهنها برای تضمین ایمنی و کارایی در عملیات قطار، به دقت و قابلیت اطمینان بینظیری نیاز داشتند. ساعتسازان آمریکایی به این چالش پاسخ دادند و ساعتهایی ساختند که نه تنها دقیق، بلکه به اندازه کافی بادوام بودند تا در برابر سختیهای استفاده مداوم در شرایط مختلف مقاومت کنند. در اوایل قرن بیستم، این ساعتها به استانداردهای قابل توجهی دست یافته بودند و بیش از 30 ثانیه در هفته از دست نمیدادند و صرف نظر از موقعیت یا دما، دقت خود را حفظ میکردند. با تکامل استانداردهای راهآهن بین سالهای 1890 تا 1910، الزامات این ساعتها سختگیرانهتر شد و منجر به تولید ساعتهای سایز 18 و بعداً 16 شد که این معیارهای دقیق را برآورده میکردند. تا دهه ۱۹۳۰، فقط ساعتهای سایز ۱۶ با حداقل ۱۹ جواهر، مکانیزمهای اهرمی، صفحههای باز و تنظیمات برای پنج موقعیت، دما و ایزوکرونیسم برای استفاده تأیید شدند. با وجود این استانداردهای سختگیرانه، همه ساعتهایی که برای برآورده کردن آنها ساخته میشدند توسط هر راهآهن پذیرفته نمیشدند، زیرا راهآهنهای مختلف اغلب لیستهای ساعتهای تأیید شده خود را داشتند. این امر منجر به وضعیت جذابی شد که در آن یک ساعت میتوانست «درجه» راهآهن در نظر گرفته شود اما لزوماً «تأیید شده» راهآهن نبود و لایه دیگری از پیچیدگی و علاقه را برای کلکسیونرها و مورخان به طور یکسان اضافه میکرد.
بسیاری از کلکسیونرها احساس میکنند که ساعتسازی آمریکایی با اختراع ساعت راهآهن به اوج خود رسید. در تلاشی برای برآورده کردن خواستههای سختگیرانه و دقیق راهآهن، جایی که زمان نادرست میتوانست و واقعاً فاجعهبار بود، از ساعتسازان آمریکایی خواسته شد تا ساعتی بسازند که فوقالعاده قابل اعتماد و فوقالعاده دقیق باشد - بسیار دقیقتر از هر ساعتی که قبلاً ساخته میشد. و آنها با این چالش روبرو شدند! پس از سالها توسعه، با آغاز قرن بیستم، کارخانههای ساعتسازی آمریکایی ساعتهای جیبی با کیفیتی بینظیر تولید میکردند. ساعتهایی که بیش از 30 ثانیه در هفته خطا نداشتند. ساعتهایی که به طور ویژه تنظیم شده بودند تا زمان دقیق را حفظ کنند، صرف نظر از اینکه در چه موقعیتی نگه داشته میشوند و در هوای سرد و گرم. ساعتهایی که تمام چرخهای اصلی آنها جواهرکاری شده بودند تا از ساییدگی ناشی از ساعتها، روزها، سالها و دههها استفاده مداوم جلوگیری شود.
البته شرط اصلی برای یک ساعت راهآهن، دقیق بودن آن بود. در طول بیست سال از ۱۸۹۰ تا ۱۹۱۰، استانداردهای مختلف ساعت راهآهن تکامل یافت و خواستار رعایت دقیقتر اصول ایمنی و زمانبندی خوب شد. اگرچه تفاوتهای محلی جزئی باقی ماند، اما این استانداردها در نهایت به اندازه کافی تثبیت و پذیرفته شدند، به طوری که شرکتهای ساعتسازی میتوانستند با هزینه معقول، ساعتهایی با اندازه ۱۸ و بعدها ۱۶ بسازند که در هر راهآهنی پذیرفته میشدند. استانداردها همچنان در حال تکامل بودند و تا دهه 1930، فقط ساعتهای سایز 16 تأیید میشدند و این ساعتها نیز باید حداقل 19 جواهر داشته باشند، اهرم داشته باشند، صفحه باز داشته باشند و برای پنج موقعیت، دما و ایزوکرونیسم تنظیم شوند. با این حال، برخی از راهآهنها همچنان ساعتهایی را که در حال حاضر استفاده میشدند و قبلاً تحت استانداردهای قبلی تأیید شده بودند، میپذیرفتند.
به یاد داشته باشید، صرفاً به این دلیل که یک ساعت تصویر یک لوکوموتیو را روی صفحه یا قاب خود دارد، به این معنی نیست که واقعاً یک ساعت «راهآهن» است. همین امر در مورد ساعتهایی که فقط با عنوان «ویژه راهآهن» یا موارد مشابه مشخص شدهاند نیز صادق است. یک ساعت واقعاً درجه یک راهآهن باید مشخصات تعیینشده برای ساعتهای راهآهن را داشته باشد و یک ساعت واقعاً تأییدشده برای راهآهن باید توسط یک یا چند راهآهن به عنوان تأییدشده برای خدمات راهآهن فهرست شده باشد یا به طور خاص توسط یک بازرس راهآهن پذیرفته شده باشد. برخی از رایجترین ساعتهای درجه یک و تأییدشده راهآهن شامل همیلتون «۹۹۲»، ایلینوی «بان اسپشیال» و والتهام «وانگارد» میشوند، اگرچه تعداد بسیار بیشتری از آنها وجود دارد. با این حال، اگر قصد دارید مبلغ زیادی برای یک ساعت «راهآهن» بپردازید، مطمئن شوید که دقیقاً همان چیزی را که برایش پول میدهید، دریافت میکنید.

