ممکن است منطقی باشد که فرض کنیم "کلکسیونر ساعت" یک نسل نسبتاً جدید مصرف کننده ساعت است. این دسته از افرادی هستند که داشتن ساعتهای مختلف را مهم میدانند، و اغلب بر جنبههای احساسی و صرفاً کاربردی هر کدام تمرکز میکنند. کلکسیونرهای ساعت امروزی واقعاً یک جامعه تثبیت شده و متنوع هستند و تقریباً هر سطح و اندازه مجموعه ساعت در بین خوانندگان Blogto Watch نشان داده شده است. در حالی که فناوری جدید ساعت های مکانیکی را عملاً منسوخ کرده است، از قضا اجازه می دهد تا مجموعه ساعت ها بیش از هر زمان دیگری در تاریخ خود پیشرفت کنند. اما، در حالی که البته همیشه اینطور نبود، جمع آوری ساعت چیز جدیدی نیست.
یک دلیل خوب برای فرض اینکه کلکسیونرهای ساعت (در سطح انبوه) یک پدیده جدیدتر هستند، کمبود نسبی اطلاعاتی است که نشان می دهد قبل از دهه 1980 هر نوع سازمانی در بین کلکسیونرهای ساعت وجود داشت. تا این زمان بود که فکر میکنم مجلات و کتابهای علاقهمند به تماشا شروع به انتشار کردند. علاوه بر این، خود برندهای ساعت تا همین اواخر کاملاً از نظر تولید و سوابق مشتریان خود کاملاً نامرتب بودند، که نشان میدهد آنها واقعاً نیازی به سازماندهی رویدادها، جلسات یا ارسالهای پستی به «خریداران عادی» نداشتند. پیام تبلیغاتی پایان پیام تبلیغاتی
بنابراین، آیا افرادی که به دنبال اطلاعاتی درباره ساعتهای جدید هستند و میخواهند مجموعهای متنوع از مدلهای موجود در دسترس خود را ایجاد کنند، چیز جدیدی هستند؟ نه. در واقع، من پیشنهاد می کنم که کلکسیونرهای ساعت از همان ابتدای مالکیت ساعت وجود داشته اند. این امر در صورتی آشکار میشود که زمان ذهنی به اولین زمانهایی برگردد که دستگاههای زمانسنجی قابل حمل برای اولین بار در قرن پانزدهم ظهور کردند .
چیزی که باعث شد به این مفهوم فکر کنم، سفر اخیر به موزه پاتک فیلیپ در ژنو بود. اولین بار نبود که آنجا بودم، اما فهمیدم که از آخرین سفرم حداقل چند سال میگذشت. واقعاً جایی است که باید مرتباً به آن برگردم زیرا اشیاء چشمگیر زیادی وجود دارد که باید در نظر بگیرم. در واقع، من همین را به هر کسی که هر چند وقت یکبار خود را در ژنو میبیند و از ساعتها قدردانی میکند، توصیه میکنم. علاوه بر بسیاری از ساعتهای مهم Patek Philippe، مجموعه تاریخیتر اقلام موجود در موزه Patek Philippe شامل بسیاری از چشمگیرترین اشیاء زمانسنجی است که در هر نقطه از جهان یافت میشود. این واقعاً مکانی است که نمیتوان آن را برای هر کسی که میخواهد بداند چرا ساعتها معامله بزرگی هستند، از دست داد.
یکی از جالب ترین چیزهایی که می توانید در موزه Patek Philippe مشاهده کنید، تکامل ساعت های جیبی است. مواد، طرحها و مکانیسمها به آرامی طی یک دوره چند صد ساله تکامل یافتند تا پیشرفتهای فناوری، ابزارها و همچنین تخصص ساعتشناسی را منعکس کنند. عملکرد ساعت های جیبی اولیه در مقایسه با برخی از شاهکارهای اواخر قرن نوزدهم کمرنگ شده است.
یک ساعت جیبی که متعلق به قرن هفدهم دیدم، علاوه بر مکانیسم زمانسنجی، شامل دو ابزار جالب بود. قاب را به عقب باز کنید، یک قطب نما کوچک و همچنین یک ساعت آفتابی تاشو خواهید دید. دلیل وجود این ابزارها واضح بود، زیرا کاربر باید به طور منظم زمان ساعت جیبی را بازنشانی کند، زیرا دستگاههای آن زمان خوش شانس بودند که 30 دقیقه یا یک ساعت در روز دقیق بودند. ساعت آفتابی ساعت مرجع بود…
بنابراین در نظر بگیرید که برای 100 تا 200 سال، افراد ثروتمند برای خرید ساعت های قابل حمل نیز باید با این واقعیت کنار بیایند که این ساعت های جیبی اولیه از دقت خاصی برخوردار نبودند (توسعه عقربه دقیقه کار بزرگی بود!) و آنها نیاز داشتند که مرتباً - اغلب هر روز - با استفاده از نور خورشید تنظیم مجدد شود. علاوه بر این، تصور کنید که چقدر ساعتهای جیبی اولیه - و ساعتها، به سادگی از کار میافتند.
یکی از مواردی است که ساعتهای جیبی اولیه نادرست هستند، اما به دلیل نحوه ایجاد حرکات اولیه، این عدم دقت حتی قابل پیشبینی نبود. نکته پایانی این است که تجهیزات زمانسنجی اولیه هر چیزی جز قابل اعتماد بودند. تا قرن هجدهم بود که قابلیت اطمینان در مرکز توجه قرار گرفت زیرا مواردی مانند کرونومترهای دریایی باید در طول سفرهای طولانی کشتی به آنها اعتماد کرد. کاری که افرادی که به زمان تکیه میکردند اغلب انجام میدادند این بود که مطمئن شوند چندین ساعت و ساعت دارند – نه تنها برای دیدن عملکرد همه آنها، بلکه مطمئن شدن از وجود حداقل یک نسخه پشتیبان هنگام خراب شدن چیزی.
اشراف ثروتمند، عضو خانواده سلطنتی یا تاجر ثروتمندی را در نظر بگیرید که یک ساعت جیبی را نه تنها به عنوان یک لوازم جانبی سبک زندگی بلکه به عنوان یک ابزار مهم سفارش داده است. با دانستن اینکه چند بار ساعت ها خراب می شوند، فکر می کنید آنها فقط یک ساعت دارند؟ تا قرن بیستم بود که بسیاری از ویژگیهای ماندگاری چشمگیرتر که در ساعتهای امروزی یافت میشوند، وجود داشتند. بلوک اینکا را در نظر بگیرید، که هنوز هم استفاده می شود و یک شکل محبوب از سیستم ضد شوک است. ویژگی هایی مانند این برای محافظت از حرکات ساعت در برابر ضربه های ناشی از ریزش و لرزش طراحی شده است. تا سال 1934 اختراع نشد. پس تصور کنید ساعت های جیبی 100 سال قبل چقدر شکننده بودند؟ 50 یا 200 سال قبل چطور؟
آیا می دانید چرا ساعت های جیبی به طور سنتی با زنجیر می آمدند؟ این برای مد نبود یا اطمینان از اینکه کسی ساعت جیبی شما را از دست شما ندزدیده بود. زنجیر ساعت جیبی به این دلیل اختراع شد که هر کسی گهگاهی انگشت پروانه ای دارد و زنجیر تضمین می کرد که وقتی ساعت جیبی از دست فرد می لغزد، روی زمین کوبیده نمی شود.
نکتهای که من سعی میکنم به آن اشاره کنم این است که ماهیت نسبتاً سخت ساعتها در اکثریت تاریخ آنها به این معنی بود که اکثر افرادی که میتوانستند یک ساعت را بخرند، در نهایت از سر ناچاری مقدار بیشتری خرید میکردند. مردم به بیش از یک ساعت نیاز داشتند زیرا ساعتها تمایل آزاردهندهای به شکستن، گم شدن، دقیق نبودن و نیاز به سرویس منظم داشتند. به همین دلیل مفید بود (اگر نه کاملاً ضروری) برای خانوارها داشتن بیش از یک مکانیسم زمان سنجی – اگر نه خیلی بیشتر. یک خانواده ثروتمند را در نظر بگیرید و این خانواده با هم چند ساعت دارند؟
اگر فکر می کنید که تعمیر و سرویس ساعت امروزه زمان زیادی می برد، تصور کنید 150 سال پیش چگونه بوده است؟ ساعتها باید با دقت از طریق اسب به ساعتساز بازگردانده میشدند، گاهی اوقات هزاران مایل فقط برای بازگشت به ساعتساز برای کار. شرط می بندم که پس از تعمیر، اگر زمان سفر و کار را در نظر بگیرید، فقط شش ماه طول بکشد، بازگرداندن ساعت شما پس از تعمیر سریع تلقی می شود.
پس آیا می توانید تصور کنید که یک سری ساعت و ساعت نداشته باشید؟ خطاپذیری محض ساعتهای اولیه، داشتن یک مجموعه را به یک ضرورت تبدیل میکرد، و اغلب میخواستید که این مجموعه منعکس کننده سلیقه و جایگاه شما در زندگی باشد. علاوه بر این، از آنجایی که ساعتها اغلب فقط بر اساس تقاضا تولید میشدند، آن محصولات مطابق با خواستههای مشتریانشان سفارشی و تزئین میشدند. نگاهی به ساعتهای جیبی اولیه که با حکاکی، هنر و مواد گرانبها تزیین شدهاند، وقتی در نظر بگیرید که چقدر شخصیشده بودند، و همچنین این واقعیت که دارندگان بهطور پیشفرض نیاز به داشتن انواعی از آنها داشتند و میخواستند هر کدام از آنها باشند، منطقی است. کمی منحصر به فرد
احتمالاً کلکسیونرهای اولیه ساعت نیز مسئول تشویق ساعت سازان برای پیشرفت هستند. از تکنیکهای ساختوساز بهبودیافته تا حرکات پیچیدهتر، تعامل مکرر آشکار بین ساعتساز و مشتری اجازه میدهد تا تاریخچهای غنی از اقلامی که مخصوصاً برای صاحبشان تولید میشوند، بهجای فروش ناشناس در یک محیط خردهفروشی. چنین فضای فروش برای ساعتهای گرانقیمت نسبتاً جدید است و تا حد زیادی به خاطر ساعتهایی با تولید بالاتر است که پس از انقلاب صنعتی شروع به تولید کردند.
اکنون که دیگر نیازی به ساعت های مکانیکی نیست، بار دیگر به اقلامی تبدیل شده اند که با دقت بیشتر و در تعداد محدود تولید می شوند. ساعتهای مکانیکی اقلامی پرشور هستند و امروزه در مجللترین شکلهای خود برای افرادی تولید میشوند که نوع درآمدی دارند که به آنها اجازه میدهد اشیاء خاص و اغلب مجموعهای از آنها را در طول زمان سفارش دهند. حتی اگر «کلکسیونر ساعت» امروز بهعنوان یک طبقه از مصرفکننده قویتر از هر زمان دیگری باشد، آنها تنها آخرین تجلی یک رویه در ابتدای تولید ساعتها هستند.